بیانیه لوزان به دو بیان تقریباً متفاوت از زبان غرب (و آمریکا) و ظریف منتشر شد.
جدای از همه عکس العملها نسبت به آن بحثهای درگرفته در فضای (به اصطلاح) حزب اللهیها جالب توجه است.
طیف این عکس العملها در داخل این جریان از تأیید تا نقد شدید شبیه به همین طیف در کل جامعه (سیاسی) است. و این به خودی خود جالب توجه است. قبلاً کمتر پیش میآمد که موضع گیریهای جریان حزب اللهی اینقدر گستردگی (از لحاظ اختلاف) داشته باشد.
در سمتی به بهانه اسم سال (همدلی و همزبانی) به طور کل این بیانیه (و طبیعتاً ملزومات آن را) تأیید میکنند. و در سمت دیگر نقد آن را مخالفت با رهبر انقلاب ندانسته و شدیدترین نقدها را به آن وارد میدانند و این بیانیه (و شبه توافق) را مشابه معاهدههای ننگین قاجاری (خصوصاً ترکمانچای به دلیل آهنگ نامش) میدانند.
آن سر طیف که تقریباً موافق بیانیه هستند، حداقل به دلیل عدم مخالفت با نام سال(!)، این سر طیفیها را به مخالفت با کلام رهبر متهم میکنند. اما این طرف هم اتهام برداشت سطحی و عوامانه از کلام رهبر را متوجه آنها میدانند.
اما برداشت خودم این است که این بیانیه که پایه توافق جامع (!) آینده است انتظارات از قبل مشخص جریان حزب اللهی را برآورده نمیکند، بلکه فاصله زیادی هم با آن دارد.
زمانی که دکتر احمدینژاد میگفت ما حاضریم سوخت ۲۰ درصد را بخریم (به جای غنی سازی آن در داخل)، انتقاداتی مطرح شد که این عقب نشینی است و از این دولت (دولت دکتر احمدی نژاد) بعید است. اما الان غنی سازی تنها به صورت مصارف تحقیقاتی مجاز دانسته شده و سانتریفیوژها از ۱۹۰۰۰ به کمتر از ۶۰۰۰ رسیدهاند همانها آن را موفقیت بزرگ میدانند.
اما به نظر میرسد سایر آحاد مردم موافق این توافق هستند و همچنین به نظر میرسد این موافقت بنا به فشار اقتصادی زیادی است که در اثر تحریمها بر ملت وارد شده. اما مشکل این جاست که حتی از همین بیانیه هم بوی برداشتن تحریمها چندان به مشام نمیرسد. و بعید است این امید ملت (که به نظرم چندان درست نیست) به نتیجهای برسد.
کری وزیر خارجه آمریکا میگوید: تحریمها تدریجاً برداشته میشوند. اوباما میگوید: فقط تحریمهای هستهای برداشته میشوند و تحریمهای مربوط به حقوق بشر، موشکهای بالستیک و تروریسم همچنان برقرارند. و فکت شیت منتشر شده توسط آمریکاییها میگوید: در بیانیه آمده که تحریمها تنها در صورتی برداشته میشوند که آمریکا از صلح آمیز بودن تأسیسات باقیمانده هستهای اطمینان حاصل کند (چیزی که سالهاست هیچ تیم مذاکره کنندهای موفق به اثبات آن نشده چرا که احتمالاً آمریکا نمیخواهد این اطمینان حاصل شود).
گرچه از این طرف آقای ظریف میگوید: بیانیه مشخص کرده که تحریمها یکجا برداشته میشوند.
تحلیلگری هم در شبکه خبر بعد از اعلام خبرهای بیانیه لوزان گفت: تحریمهایی که از طریق شورای امنیت بوده برداشته خواهند شد، اما تحریمهایی که آمریکا و اروپا برقرار کردهاند، برداشتنشان یک موضوع داخلی خود آنهاست!!!
از همه اینها و خبرهای متواتر منتشر شده دیگر به نظر میرسد خبری از کباب نیست و جریان خر داغ کردن است. و همان طور که به نظر خیلیها بدیهی بود امید بستن به لغو تحریمها برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور و رفاه مردم، چیزی جز امید واهی نیست. گرچه بدمان نمیآید حالا که همه چیز را از دست دادهایم این تحلیل هم غلط از آب درآید. اما از آنجا که وضعیت اقتصادی کشور بیشتر از تحریم به خود سیستم برمیگردد، حتی با برداشتن تحریمها نیز بعید است انتظارات مردم برآورده شود. خصوصاً که دولت به شدت روی همین قضیه مانور داده و وعده بهبودی اوضاع با لغو تحریمها را بارها تکرار کرده است.
اما جدای از این تحلیلها، تجربه این که در زمان قاجار چه میگذشته و مردم چه تأثیری در امضای آن معاهدهها داشتهاند الان امکانپذیر است. به هر حال شباهت این بیانیه با آن معاهدات این است که ما الان از کدخدا اجازه گرفتیم که یک مرکز تحقیقاتی داخل کشور خودمان داشته باشیم، ضمن این که کدخدا به ما تا سالها (احتمالاً ۲۵ سال) اجازه نمیدهد داخل خاک کشورمان نیروگاه هستهای جدیدی بسازیم!
دیدگاهتان را بنویسید